اورنگ آباد
اورَنْگْآباد، شهر و شهرستانی به همین نام در ایالت مهارشترا در فلات دكن در غرب هند. این شهر كه در اوایل سدۀ 17 م توسط اورنگزیب امپراتور مسلمان هند بنا و به نام وی نامگذاری شده است، در شمال شرقی بمبئی در °19 و ´54 عرض شمالی و °75 و ´33 طول شرقی در دامنۀ كوههای آجانتا در شمال و بلاغت در جنوب، كنار رودخانۀ قوم (شعبۀ كوچكی از رود گداوری) واقع است و 353‘16 كمـ2 وسعت دارد. اورنگآباد در منطقهای قرار گرفته است كه باران در آنجا بیشتر در فصل تابستان میبارد. میزان باران سالانۀ آن بین 250 تا 750 میلیمتر متغیر است ( آمریكانا، II/ 553؛ بریتانیكا، میكرو، I/ 654؛ كلیر ... ، III/ 230؛ EI2, I/ 768؛ ملكم، II/ 479). منطقهای كه اورنگآباد در آن قرار دارد، در اساطیر هند «جنستهانا» نامیده شده است (دی، 80).
گفتنی است كه تاریخ بنای این شهر به سدۀ 11 ق/ 17 م بازمیگردد: پس از حملۀ مغول به هند، ملك عنبر، وزیر دولت نظامشاهی كه دوبار در 1010 و 1012 ق/ 1601 و 1603 م نیروی مغول را شكست داده بود (EI2, III/ 15)، در 1019 ق/ 1610م شهر «كهركی» را ساخت و در 1021 ق/ 1612 م پایتخت را به آنجا منتقل كرد (برجس، 68؛ «تاریخ ... »، I/ 265). ملك عنبر 25 سال در مقابل نیروی مغول ایستادگی كرد و در 1024 ق كه سرانجام از لشگر مغول شكست خورد، شهر كهركی پس از مقاومتی دلیرانه، به دست مغولان به كلی ویران شد ( توزك ... ، 178؛ كامگار، 331-332؛ لاهوری، 1/ 497- 498؛ نیز نک : EI2, I/ 768).
اورنگ زیب در زمان نیابت سلطنت خود در دكن، این منطقه را پسندید، شهر را از نو ساخت و اورنگآباد نامید (ملكم، همانجا). این شهر در دوران حكومت وی رونق بسیار یافت، تا حدی كه جمعیت آن از 200 هزار نفر تجاوز كرد و به یك مركز مهم فرهنگی ـ تجاری بدل گشت. به دستور اورنگزیب، دیوارهای بلند و مستحكم دور شهر بنا گردید (كلیر، همانجا) و شبكۀ منزلگاههای كنار جادهها، به ویژه جادۀ اورنگآباد به آگره، با ساختن سراهایی كه كنار آنها بازار، مسجد، حمام و چاه آب وجود داشت، توسعه یافت (كخ، 131). در همین دوران، اورنگآباد از نظر معارف و پژوهشهای فرهنگ اسلامی مقامی برجسته احراز كرد ( دهلی ... ، 209-210). پیشرفت اورنگآباد به اندازهای بود كه آنجا را دهلی جنوب نامیدند (براون، 111).
پس از سقوط حكومت مغول در نیمۀ اول سدۀ 18 م، اورنگ آباد جزو نظامهای مستقل، و چندی پایتخت آنجا شد، تا حیدرآباد این مقام را گرفت و اورنگآباد اهمیت خود را از دست داد. خاندان نظام آصف جاه كه در 1136 ق/ 1724 م بر دكن مسلط شده بود، تا 1948 م بر این منطقه حكومت كرد. در این سال، ایالت حیدرآباد كه اورنگآباد جزو آن بود، به «ایالت اتحاد هند» ملحق گردید، تا آنکه در 1956 م این ایالت بر حسب وابستگیهای زبانی میان ایالتهای مختلف تقسیم گردید و بخشی از آن، ازجمله اورنگآباد، جزو ایالت مهارشترا شد (EI2, I/ 768, II/ 99؛ بریتانیكا، ماكرو، II/ 345).
جمعیت این شهر كه در 1901م، 837‘36 نفر بود (I/ 518، EI1)، در 1981 م به حدود 300 هزار نفر بالغ گردید ( كلیر، همانجا). شهرستان اورنگآباد در 1951 م حدود 000‘180‘1 نفر جمعیت داشت (EI2, I/ 768) كه در 1971 م/ 1350 ش به مرز 2 میلیون نفر رسید ( بریتانیكا، میكرو، I/ 654).
ساكنان ایالت مهارشترا كه اورنگآباد جزو آن است، از اختلاط نژادهای بومی و مهاجران تشكیل شده، و زبان آنها شاخهای از زبان هند و اروپایی موسوم به «مراتی» است كه 90٪ مردم غرب و مركز هند به آن تكلم میكنند. این زبان از زبان فارسی تأثیر بسیار پذیرفته است و با خط دوناگری نوشته میشود. سایر زبانهای رایج در این منطقه، گجراتی، هندی، سندی، اردو و جز آنهاست. مسلمانان بیشتر اردو زبان هستند و به خط فارسی و عربی مینویسند (همان، ماكرو، II/ 345؛ «امپراتوری ... »، 629).
زمینهای اورنگآباد، به رغم كمی باران، برای كاشت پنبه، ارزن، بزرك، گندم و نیشكر مناسب است. تولید ابریشم و محصولات ابریشمی، به ویژه شال، زری، تور و دیبا در این شهر رونق دارد. تولیدات صنعتی به محصولات نخی و روغنهای نباتی محدود است، اما صنایعدستی و ساخت نقره و طلاجات رواج دارد ( آمریكانا، II/ 553؛ كلیر، III/ 230؛ دیماند، 255).
این شهر از مراكز مهم جهانگردی هند است. وجود معابد و آثار باستانی، هر ساله جمعیت كثیری را برای دیدن و اجرای مراسم مذهبی، به این شهر جذب میكند. مزار همسر اورنگزیب كه به تقلید از تاج محل از مرمر سفید در اواخر سدۀ 17م ساخته شده، از بهترین آثار هنری دورۀ مغول در این شهر به شمار میرود. خرابۀ قصر اورنگزیب و مزار وی در مقبرۀ شیخ برهانالدین، و مزار ملك عنبر و آصف جاه، مؤسس دولت حیدرآباد، و مسجد بنا شده توسط ملك عنبر، از آثار اسلامی باقی مانده در اورنگآباد است (شراتو، 150؛ فرگسن، I/ 205؛ «امپراتوری»، 801؛ «شاهكارها ... »، 68).
دانشمندان و فضلای بسیاری از اورنگآباد برخاستند، یا در آنجا به كسب علم و دانش پرداختند (نک : آفتاب اصغر، 402 بب ؛ مارشال، 8, 201؛ قریشی، 330). اورنگآباد هم اكنون یكی از مراكز مهم ادبیات دكنی به شمار میرود، چنانکه انجمن مولوی عبدالحق به مدت 25 سال در اورنگآباد فعالیت داشته، و علاوه بر انتشار یكی از مهمترین نشریات ادبی هند، كار مهم تهیۀ فرهنگ لغات علمی زبان اردو را از 1917 تا 1925 م به انجام رسانده است (احمد، 253-254).
در اورنگآباد دانشگاهی به نام مراتهه وادا شامل 6 دانشكده وجود دارد ( بریتانیكا، میكرو، همانجا).
مآخذ
آفتاب اصغر، تاریخنویسی فارسی در هند و پاكستان، لاهور، 1364 ش؛ توزك جهانگیری، به كوشش محمدهاشم، تهران، 1359ش؛ دیماند، س. م.، راهنمای صنایع اسلامی، ترجمۀ عبدالله فریار، تهران، 1365 ش؛ كامگار حسینی، مآثر جهانگیری، به كوشش عذرا علوی، علیگره، 1978 م؛ كُخ، ابا، معماری در دورۀ گوركانیان، ترجمۀ حسین سلطانزاده، تهران، 1373 ش؛ لاهوری، عبدالحمید، باد شاهنامه، كلكته، 1867 م؛ نیز: